جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
initially
01
در آغاز, در ابتدا
at the starting point of a process or situation
مثالها
The drug was initially tested on mice before human trials.
دارو در ابتدا روی موشها قبل از آزمایشهای انسانی آزمایش شد.
We initially planned to launch in June, but production delays pushed us to August.
ما در ابتدا قصد داشتیم در ژوئن راهاندازی کنیم، اما تأخیرهای تولید ما را به اوت کشاند.
درخت واژگانی
initially
initial
init



























