جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Ingredient
01
مواد تشکیلدهنده, مواد اولیه
a substance or material used in making a dish, product, or mixture
مثالها
Flour is the main ingredient in bread.
دستور غذا نیاز به مواد تازه دارد.
The recipe calls for several fresh ingredients.
شکر یک ماده کلیدی در این کیک است.
02
مواد اولیه (غذا)
any of the foods that is used in making a dish
مثالها
Sodium is a key ingredient in many chemical compounds.
آرد، تخممرغ و شکر مواد اولیه اصلی برای درست کردن یک کیک ساده هستند.
The solution contains several reactive ingredients.
او همیشه فهرست مواد تشکیلدهنده روی غذاهای بستهبندی شده را برای هرگونه آلرژن بررسی میکند.
03
عنصر, مؤلفه
an abstract part of something
مثالها
Patience is an important ingredient in successful teaching.
Trust is a vital ingredient in any strong relationship.
