جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
incorrectly
01
به صورت نادرست, به طور اشتباه
in a mistaken or inaccurate manner
مثالها
She answered three of the questions incorrectly on the test.
او به سه سوال در آزمون به اشتباه پاسخ داد.
The address was typed incorrectly, so the letter was returned.
آدرس اشتباه تایپ شده بود، بنابراین نامه برگشت داده شد.
1.1
به طور نادرست, به شکل اشتباه
in a way that does not follow established rules or standards
مثالها
The referee incorrectly applied the rule during the match.
داور در طول مسابقه قانون را به اشتباه اعمال کرد.
The application was submitted incorrectly and had to be redone.
درخواست به اشتباه ارسال شد و مجبور شدیم دوباره انجامش دهیم.
درخت واژگانی
incorrectly
correctly
correct
