جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Improver
01
بهبود دهنده, عامل بهبود
a component added to something to enhance or increase its quality or performance
مثالها
The baker used a dough improver to achieve a lighter and fluffier bread texture.
نانوا از یک بهبود دهنده برای دستیابی به بافت نان سبکتر و پفدارتر استفاده کرد.
The software developer created an improver to optimize the application's speed and efficiency.
توسعهدهنده نرمافزار یک بهبوددهنده برای بهینهسازی سرعت و کارایی برنامه ایجاد کرد.
02
بهبود دهنده, اصلاحگر اجتماعی
someone devoted to the promotion of human welfare and to social reforms
درخت واژگانی
improver
improve
