جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ill-tempered
مثالها
He was in an ill-tempered mood after the long meeting.
او بعد از جلسه طولانی در حالت بدخلقی بود.
The ill-tempered manager yelled at the staff for making small mistakes.
مدیر بداخلاق به کارمندان به خاطر اشتباهات کوچک فریاد زد.



























