جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to harken
01
گوش فرادادن
to attentively listen
مثالها
He urged the audience to harken to his advice about financial planning.
او از مخاطبان خواست که به توصیههای او در مورد برنامهریزی مالی با دقت گوش دهند.
During the meeting, everyone harkened to the leader ’s detailed instructions.
در طول جلسه، همه به دستورالعملهای دقیق رهبر با دقت گوش دادند.



























