جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Grader
01
درجه بند, ارزیاب
a judge who assigns grades to something
02
نمره دهنده, ارزیاب
a person responsible for evaluating and assigning grades to students' work, assessments, or exams
مثالها
The grader carefully reviewed each essay submitted by the students before assigning grades.
نمرهدهنده هر مقاله ارائه شده توسط دانشآموزان را قبل از اختصاص نمرات به دقت بررسی کرد.
As a grader, her job involves assessing tests and homework to provide fair evaluations.
به عنوان یک نمرهدهنده، کار او شامل ارزیابی آزمونها و تکالیف برای ارائه ارزیابیهای منصفانه است.
03
گریدر, ماشین تسطیح
a heavy vehicle used in construction to level and smooth surfaces such as roads and foundations
مثالها
The grader parked at the construction site had a large blade attached to its rear.
گریدر پارک شده در محل ساخت و ساز یک تیغه بزرگ به پشت آن متصل داشت.
The operator skillfully maneuvered the grader to flatten the uneven terrain.
اپراتور به مهارت گریدر را برای هموار کردن زمین ناهموار هدایت کرد.
درخت واژگانی
grader
grade
