جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Good egg
01
آدم خوب
someone who is genuinely a good person
مثالها
If he continues his generous and caring nature, he 'll be remembered as a good egg by everyone.
اگر او به طبیعت سخاوتمندانه و مهربان خود ادامه دهد، همه او را به عنوان یک تخم مرغ خوب به یاد خواهند آورد.
In the past, he was considered a good egg among his peers, always standing up for what was right.
در گذشته، او در میان همسالانش به عنوان یک تخم مرغ خوب شناخته میشد، همیشه از حق دفاع میکرد.



























