جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Glissade
01
حرکت لغزشی پاها کنار هم
a ballet step in which one foot slides smoothly along the floor to meet the other foot, often executed as part of a larger sequence or combination
مثالها
The dancer executed a series of glissades across the stage with remarkable fluidity.
رقاص یک سری گلیساد را در سراسر صحنه با سیالی قابل توجه اجرا کرد.
In the ballet class, students practiced glissades across the studio to improve their technique.
در کلاس باله، دانشآموزان گلیساد را در سراسر استودیو تمرین کردند تا تکنیک خود را بهبود بخشند.
to glissade
01
اجرای یک گلیساد، در باله
perform a glissade, in ballet
