جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
gamboge
01
زرد مایل به نارنجی
of a rich and deep yellow-orange color, resembling the vibrant tones found in the resin extracted from certain trees
مثالها
The artist used gamboge paint to create a striking sunset in the landscape.
هنرمند از رنگ گامبوژ برای خلق غروب خورشید چشمگیر در منظره استفاده کرد.
She wore a gamboge scarf that added a bold and warm touch to her attire.
او یک شال گامبوج پوشیده بود که به لباسش جلوهای جسورانه و گرم میبخشید.
Gamboge
01
گامبوژ, صمغ زرد
a gum resin used as a yellow pigment and a purgative
