جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
frowsty
مثالها
The frowsty room smelled like it had n't been aired out in years.
اتاق کم هوا بویی میداد انگار سالها هوادهی نشده بود.
The old house had a frowsty atmosphere, with dust and mildew clinging to every surface.
خانه قدیمی یک جو خفه داشت، با گرد و غبار و کپک که به هر سطحی چسبیده بود.



























