جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Fountain pen
01
خودنویس
a pen that can be refilled with ink
مثالها
She cherished her grandfather 's fountain pen, which he used to write letters during the war.
او به خودنویس پدربزرگش که در جنگ برای نوشتن نامهها از آن استفاده میکرد، علاقهمند بود.
The CEO signed the contract with a prestigious fountain pen, emphasizing the importance of the agreement.
مدیر عامل با یک خودنویس پرستیژ قرارداد را امضا کرد و بر اهمیت توافق تأکید کرد.
