جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Fish stick
مثالها
She served crispy fish sticks with tartar sauce for a quick and satisfying weeknight dinner.
او چوب ماهی ترد را با سس تارتار برای یک شام سریع و رضایتبخش در وسط هفته سرو کرد.
The cafeteria offered fish sticks as a lunch option, served with a side of seasoned fries.
کافهتريا چوبهای ماهی را به عنوان گزینهای برای ناهار ارائه داد، که با سیبزمینی سرخ شده چاشنیدار سرو میشد.



























