جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Elbow room
مثالها
The small apartment felt cramped, lacking the elbow room needed to freely move around.
آپارتمان کوچک احساس تنگی میکرد، فاقد فضای لازم برای حرکت آزادانه بود.
The meeting room was spacious, providing participants with ample elbow room to collaborate and express their ideas.
اتاق جلسه بزرگ بود، به شرکتکنندگان فضای کافی برای همکاری و بیان ایدههایشان میداد.



























