جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Drummer
مثالها
He 's the drummer for a rock band, setting the rhythm and driving the energy of the music with his drumming.
او درامر یک گروه راک است، که با نواختن درامش ریتم را تنظیم میکند و انرژی موسیقی را هدایت مینماید.
The drummer kept a steady beat during the jazz performance, providing a foundation for the other musicians to improvise.
درامر در طول اجرای جاز ضرب ثابتی را حفظ کرد، که پایهای برای بداههنوازی دیگر نوازندگان فراهم کرد.
درخت واژگانی
drummer
drum



























