جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Donation
01
کمک (پولی و غیره)
something that is voluntarily given to someone or an organization to help them, such as money, food, etc.
مثالها
She made a donation to the local animal shelter.
او به پناهگاه حیوانات محلی کمک مالی کرد.
He organized a fundraiser to collect donations for the homeless.
او یک جمعآوری کمکهای مالی برای جمعآوری کمکهای مالی برای بیخانمانها ترتیب داد.
1.1
اهداء, مشارکت
the act of giving in common with others for a common purpose, especially to a charity
مثالها
The annual fundraising event encourages donation to support cancer research.
رویداد سالانه جمعآوری کمکهای مالی، اهداء را برای حمایت از تحقیقات سرطان تشویق میکند.
The group organized a donation campaign to aid the victims of the hurricane.
گروه یک کمپین اهدایی برای کمک به قربانیان طوفان سازماندهی کرد.
درخت واژگانی
donation
donate
