جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Dewberry
01
تمشک کبود
the bluish-black fruit resembling a blackberry, growing on a bush
مثالها
I discovered a secret spot where dewberries grow abundantly, and it's my little hidden treasure.
من یک نقطه مخفی پیدا کردم که در آن تمشک سیاه به وفور رشد میکند، و این گنج کوچک پنهان من است.
The kids had a great time picking dewberries and snacking on them during our outdoor adventure.
بچهها زمان فوقالعادهای داشتند که تمشک آبی بچینند و در طول ماجراجویی بیرون از خانه از آنها به عنوان میانوعده بخورند.
02
تمشک رونده, تمشک وحشی
any of several trailing blackberry brambles especially of North America
درخت واژگانی
dewberry
dew
berry



























