جستجو
algebraically
a
æ
اَ
l
l
ل
g
ʤ
ج
e
ə
اِ
b
b
ب
r
r
ر
ai
eɪɪ
اِای~اِای~اِ
c
k
ک
a
ll
l
ل
y
i
ای
/ˌaldʒɪbɹˈeɪɪkli/
algebraically
01
به صورت جبری, از نظر جبری
in a manner that is related to algebra
Example
The equation was solved algebraically, applying algebraic operations to isolate the variable.
معادله به صورت جبری حل شد، با اعمال عملیات جبری برای جداسازی متغیر.
The system of linear equations was solved algebraically, finding values that satisfy all equations.
سیستم معادلات خطی به صورت جبری حل شد و مقادیری یافت شد که تمام معادلات را برآورده میکنند.
خانواده کلمات
algebra
Noun
algebraical
Adjective
algebraically
Adverb
کلمات نزدیک
