جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Data
مثالها
The scientist analyzed the data collected from the experiment.
دانشمند دادههای جمعآوری شده از آزمایش را تحلیل کرد.
The company gathered market data to assess consumer preferences.
شرکت دادههای بازار را جمعآوری کرد تا ترجیحات مصرفکنندگان را ارزیابی کند.
1.1
داده
information that a computer can use or store
مثالها
She entered the customer data into the database for future reference.
او دادههای مشتری را در پایگاه داده برای مراجعه آینده وارد کرد.
The app collects data on user activity to improve its features.
برنامه دادهها را در مورد فعالیت کاربر جمعآوری میکند تا ویژگیهایش را بهبود بخشد.



























