جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
not gonna lie
01
صادقانه بگویم, دروغ نمیگویم
used to admit something honestly or openly
مثالها
A lot of people did n't like the movie, but NGL, I loved it.
خیلی از مردم فیلم را دوست نداشتند، اما دروغ نمیگویم، من عاشقش شدم.
NGL, I was n't ready for that ending.
راستش را بخواهید, برای آن پایان آماده نبودم.



























