جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
drowning
01
غیر مد روز, منسوخ
unfashionable or poorly styled
مثالها
That outfit is drowning; you need a better fit.
آن لباس منقضی است؛ شما نیاز به یک فیت بهتر دارید.
He showed up drownin' in last season's trends.
او در مدهای فصل گذشته غرق شده ظاهر شد.



























