جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
cheekily
مثالها
" I 'm your favorite student, right? " he asked cheekily.
"من دانشجوی مورد علاقه تو هستم، درسته؟" او بیادبانه پرسید.
She cheekily winked at the waiter after making a sarcastic remark.
او بعد از یک اظهار نظر طعنهآمیز بیادبانه به پیشخدمت چشمک زد.
درخت واژگانی
cheekily
cheeky
cheek



























