جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to check into
[phrase form: check]
01
بررسی کردن
to examine a situation or problem closely
مثالها
I 'll check into the issue and get back to you with a solution.
من مشکل را بررسی خواهم کرد و با یک راه حل به شما برخواهم گشت.
They are checking into the possible reasons for the system failure.
آنها در حال بررسی دلایل احتمالی خرابی سیستم هستند.
02
اتاق گرفتن (در هتل)
to register as a guest and complete the necessary paperwork to get a room key
مثالها
Before settling in, travelers must check into the hostel and receive their assigned rooms.
قبل از استقرار، مسافران باید در مهمانخانه ثبت نام کنند و اتاقهای اختصاص داده شده را دریافت کنند.
Tourists are advised to check into the guesthouse early to secure their accommodations for the night.
به گردشگران توصیه میشود برای اطمینان از اقامت شبانه خود، زودتر در مهمانخانه ثبت نام کنند.
