جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
chaotic
01
آشفته, بی نظم
having a state of complete disorder
مثالها
The traffic in the city during rush hour is often chaotic, with cars moving in every direction and honking horns.
ترافیک در شهر در ساعت شلوغی اغلب آشفته است، با ماشینهایی که در هر جهت حرکت میکنند و بوق میزنند.
The scene at the concert was chaotic, with people pushing and shoving to get closer to the stage.
صحنه در کنسرت آشفته بود، با مردمی که برای نزدیک شدن به صحنه هل میدادند و هول میکردند.



























