جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Cataract
01
آبشار
a large waterfall where water rushes forcefully over a height
مثالها
Tourists gathered to admire the majestic cataract plunging over the rocky cliff face.
گردشگران جمع شدند تا آبشار باشکوهی را که از صخره سنگی به پایین میریزد تحسین کنند.
Boats had to navigate tricky channels and portage around sections obstructed by formidable cataracts.
قایقها مجبور بودند از کانالهای دشوار عبور کنند و در اطراف بخشهایی که توسط آبشارهای عظیم مسدود شده بودند، حمل و نقل انجام دهند.
02
آبمروارید (چشمپزشکی), کاتاراکت
a medical condition characterized by the progressive clouding or opacity of the lens of the eye, resulting in blurred vision
مثالها
Dorothy 's vision had become quite blurry as she developed advanced cataracts in both eyes.
بینایی دوروتی کاملاً تار شده بود زیرا او در هر دو چشمش آب مروارید پیشرفته داشت.
Cataract surgery is usually performed to remove the cloudy lens and replace it with an artificial lens implant.
عمل آب مروارید معمولاً برای برداشتن عدسی کدر و جایگزینی آن با یک عدسی مصنوعی انجام میشود.
