جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
lest
01
مبادا که, برای جلوگیری از اینکه
used to indicate a precaution or attempt to avoid a particular undesirable outcome
مثالها
She covered the plants with plastic, lest they freeze in the cold weather.
او گیاهان را با پلاستیک پوشاند، مبادا در هوای سرد یخ بزنند.
He left a note on the door, lest anyone think the house was empty.
او یک یادداشت روی در گذاشت، مبادا کسی فکر کند خانه خالی است.
