جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ignorable
01
قابل چشمپوشی, بیاهمیت
capable of being easily dismissed or overlooked without consequence
مثالها
The background noise was ignorable, allowing us to focus on the main discussion.
سر و صدای پسزمینه قابل چشمپوشی بود، که به ما اجازه میداد روی بحث اصلی تمرکز کنیم.
The issue was ignorable at first, but it grew into a significant problem over time.
مشکل در ابتدا قابل چشمپوشی بود، اما با گذشت زمان به یک مشکل قابل توجه تبدیل شد.



























