جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Toy truck
01
کامیون اسباب بازی, کامیون کوچک
a mini version of a real truck, designed for play and fun
مثالها
The children were playing with their toy trucks in the sandbox.
بچهها با کامیونهای اسباببازی خود در جعبه شن بازی میکردند.
He got a toy truck for his birthday and spent hours driving it around the living room.
او برای تولدش یک کامیون اسباببازی گرفت و ساعاتی را صرف راندن آن در اتاق نشیمن کرد.



























