جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Farkle
01
فارکل، یک بازی تاس با شش تاس که در آن بازیکنان با انداختن ترکیبات خاصی امتیاز کسب میکنند و هدف رسیدن به امتیاز هدف در حالی است که از انداختن فارکلها اجتناب میکنند., فارکل، یک بازی تختهای با تاس که شامل کسب امتیاز از طریق ترکیبات خاص است، و از دست دادن امتیاز با یک فارکل اجتناب میشود.
a dice game played with six dice, where players aim to score points by rolling certain combinations, and the objective is to reach a target score while avoiding rolling Farkles
مثالها
After dinner, we all sat around the table to play a few rounds of Farkle.
بعد از شام، همه ما دور میز نشستیم تا چند دور فارکل بازی کنیم.
Farkle is one of my favorite games to bring on family trips because everyone enjoys it.
فارکل یکی از بازیهای مورد علاقه من برای بردن در سفرهای خانوادگی است چون همه از آن لذت میبرند.



























