جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Boutique
مثالها
She found a beautiful dress at a boutique downtown and decided to splurge on it.
او یک لباس زیبا در یک بوتیک در مرکز شهر پیدا کرد و تصمیم گرفت برای آن هزینه کند.
The boutique specializes in handmade jewelry crafted by local artisans.
بوتیک در جواهرات دست ساز ساخته شده توسط صنعتگران محلی تخصص دارد.



























