جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bottle bank
مثالها
After the picnic, they made a conscious effort to deposit their empty glass bottles in the nearby bottle bank for recycling.
بعد از پیکنیک، آنها تلاش آگاهانهای کردند تا بطریهای شیشهای خالی خود را در بانک بطری نزدیک برای بازیافت قرار دهند.
The community organized a cleanup event, encouraging residents to bring their glass bottles to the local bottle bank.
جامعه یک رویداد پاکسازی ترتیب داد و ساکنان را تشویق کرد تا بطریهای شیشهای خود را به بانک بطری محلی بیاورند.



























