جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Mixed blessing
01
شمشیر دو لبه (مجازی)
something that has both advantages and disadvantages, making it both positive and negative
مثالها
Winning the lottery turned out to be a mixed blessing, as it brought both wealth and unexpected problems.
برنده شدن در قرعه کشی یک نعمت دوگانه از آب درآمد، زیرا هم ثروت و هم مشکلات غیرمنتظره به همراه داشت.
The new job offer was a mixed blessing; it came with higher pay but required moving away from family.
پیشنهاد شغل جدید یک نعمت دوگانه بود؛ حقوق بالاتری داشت اما نیاز به دور شدن از خانواده داشت.
