جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Basket case
01
شخص سراسیمه و عصبی
a person who is always nervous or stressed and is therefore unable to have a calm and organized life
مثالها
After the tragic accident, he became a basket case, unable to recover emotionally.
پس از حادثه دلخراش، او به یک مورد ناامیدکننده تبدیل شد، قادر به بهبودی عاطفی نبود.
If he seeks therapy and support, he may avoid becoming a basket case during difficult times.
اگر او به دنبال درمان و حمایت باشد، ممکن است از تبدیل شدن به یک آدم عصبی و پریشان در زمانهای سخت جلوگیری کند.



























