جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Homestay
01
اقامت با خانواده خارجی, زندگی با خانواده خارجی
an arrangement to live as a foreign vacationer or student in someone's home
مثالها
During her trip to Japan, she opted for a homestay with a local family to experience authentic Japanese culture.
در طول سفرش به ژاپن، او اقامت در خانه یک خانواده محلی را انتخاب کرد تا فرهنگ اصیل ژاپنی را تجربه کند.
We had a pleasant homestay experience in Italy, where our host family treated us like their own.
ما یک تجربه خوشایند اقامت در خانه محلی در ایتالیا داشتیم، جایی که خانواده میزبان با ما مانند خانواده خود رفتار کردند.
درخت واژگانی
homestay
home
stay
