جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
in sync with
01
سازگار, مطابق
in perfect alignment or harmony with something
Collocation
مثالها
Her actions were in sync with her words, demonstrating her commitment to the cause.
اعمال او هماهنگ با سخنانش بود، که نشان دهنده تعهد او به این هدف بود.
His ideas were in sync with the company's vision for the future.
ایدههای او با دیدگاه شرکت برای آینده هماهنگ بود.
