جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Fanzine
01
طرفدارنامه
a magazine that is written by and intended for fans of a musician, group, etc.
مثالها
He created a fanzine to share his thoughts on the latest science fiction movies.
او یک فنزین ایجاد کرد تا افکار خود را درباره آخرین فیلمهای علمی تخیلی به اشتراک بگذارد.
The local comic book store carries several fanzines made by fans of different genres.
فروشگاه کتابهای مصور محلی چندین فنزین دارد که توسط طرفداران ژانرهای مختلف ساخته شدهاند.



























