جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
white-hot
01
سفید روشن (به دلیل گرما)
excessively heated to the point of shining in a white color
مثالها
The blacksmith shaped the white-hot steel with precise hammer strikes.
آهنگر فولاد سفید-داغ را با ضربات چکش دقیق شکل داد.
The white-hot lava from the volcano flowed dangerously close to the village.
گدازههای سفید داغ از آتشفشان به طور خطرناکی نزدیک به روستا جریان یافت.
02
پرشور, پر حرارت
intensely zealous or fervid
