جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Whiskey
مثالها
He savored the smooth, smoky flavor of the Scotch whisky as he sipped it slowly.
او طعم نرم و دودی ویسکی اسکاتلندی را در حالی که آهسته مینوشید، چشید.
The distillery produces several varieties of whisky, each with its own unique characteristics.
کارخانه تقطیر چندین نوع ویسکی تولید میکند که هر کدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند.



























