جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Water sport
01
ورزش آبی
any recreational or competitive activity that takes place on or in water such as swimming and rowing
مثالها
She enjoys trying different water sports, like kayaking and paddleboarding.
او از امتحان کردن ورزشهای آبی مختلف، مانند کایاک سواری و پدل بوردینگ لذت میبرد.
The company organizes water sports activities as part of their team-building events.
شرکت فعالیتهای ورزشهای آبی را به عنوان بخشی از رویدادهای تیمسازی خود سازماندهی میکند.
