جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Blood clot
01
لخته خون
a thickened or dried mass of blood that if formed in a blood vessel may impede blood circulation
مثالها
A blood clot formed in the artery, causing a blockage and restricting blood flow to the heart muscle.
یک لخته خون در شریان تشکیل شد، که باعث انسداد و محدودیت جریان خون به عضله قلب شد.
The doctor prescribed medication to prevent the formation of blood clots in patients at risk of stroke.
پزشک داروهایی را برای جلوگیری از تشکیل لختههای خون در بیماران در معرض خطر سکته تجویز کرد.
