جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
visceral
01
احشایی, وابسته به امعا و احشا
regarding or involving the internal organs
مثالها
The surgeon specialized in visceral injuries, often treating gunshot and stab wounds.
جراح در آسیبهای احشایی تخصص داشت، اغلب زخمهای گلوله و چاقو را درمان میکرد.
During the anatomy class, students had a detailed study of the visceral structures.
در طول کلاس آناتومی، دانشجویان مطالعهای دقیق از ساختارهای احشایی داشتند.
02
درونی, شهودی
obtained through intuition rather than from reasoning or observation
