جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
unkind
مثالها
His unkind remarks left her feeling hurt and disheartened.
اظهارات ناخوشایند او او را احساس آسیب و دلسردی کرد.
She regretted being unkind to her colleague during the heated argument.
او از اینکه در خلال بحث داغ با همکارش بداخلاق بوده پشیمان شد.
02
ناخوشایند, غیر انسانی
deficient in humane and kindly feelings
درخت واژگانی
unkind
kind



























