جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
underhanded
مثالها
He was fired from his job after they discovered his underhanded attempts to sabotage a colleague.
او پس از اینکه متوجه شدند تلاشهای ناجوانمردانهاش برای خرابکاری یک همکار را کشف کردند، از کار اخراج شد.
She did n't trust him because of his underhanded methods of getting what he wanted.
او به او اعتماد نداشت به دلیل روشهای ناجوانمردانهای که برای به دست آوردن خواستههایش به کار میبرد.
02
زیرکانه, از زیر
with hand brought forward and up from below shoulder level
درخت واژگانی
underhandedly
underhanded
handed
hand



























