جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
true-to-life
مثالها
The actor gave a true-to-life performance that captured the character's essence.
بازیگر یک اجرای واقعگرایانه ارائه داد که جوهر شخصیت را به تصویر کشید.
The documentary offered a true-to-life portrayal of life in rural communities.
مستند یک تصویر واقعگرایانه از زندگی در جوامع روستایی ارائه داد.



























