جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Birder
01
کسی که به عنوان سرگرمی به تماشای پرندگان میپردازد
a person who pursues birdwatching as a hobby
مثالها
She traveled to exotic destinations around the world to add rare species to her life list as a dedicated birder.
او به مقاصد عجیب و غریب در سراسر جهان سفر کرد تا گونههای نادر را به فهرست زندگی خود به عنوان یک پرندهنگر متعهد اضافه کند.
The birder woke up at the crack of dawn to head out into the forest with their binoculars and field guide.
پرندهنگر در طلوع آفتاب بیدار شد تا با دوربین دوچشمی و راهنمای میدانی خود به جنگل برود.
درخت واژگانی
birder
bird



























