جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to take after
[phrase form: take]
01
به کسی رفتن, شبیه کسی بودن
to look or act like an older member of the family, especially one's parents
مثالها
The little girl strongly takes after her mother.
دختر کوچک خیلی شبیه مادرش است.
The baby takes after his father with those adorable dimples.
بچه با آن گودیهای زیبا شبیه پدرش است.
02
از کسی الگو گرفتن
to choose someone as an example and follow their behavior or choices
مثالها
He plans to take after his father, who was a master sergeant in the Marine Corps.
او قصد دارد از پدرش پیروی کند، که در سپاه تفنگداران دریایی سرجوخه بود.
The young artist is determined to take after the famous painter in capturing the beauty of nature.
هنرمند جوان مصمم است که از نقاش معروف پیروی کند در ثبت زیبایی طبیعت.
03
کسی را دنبال کردن
to quickly follow a person
مثالها
I was afraid that if I started running the man would take after me.
میترسیدم که اگر شروع به دویدن کنم، مرد به دنبال من بیاید.
The detective took after the burglars.
کارآگاه به دنبال سارقان رفت.
