جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
surreptitiously
01
محرمانه, نهانی
in a secretive manner to avoid drawing attention
مثالها
He surreptitiously glanced at the answer sheet during the exam.
او مخفیانه به برگه پاسخ در طول امتحان نگاه کرد.
The cat crept surreptitiously through the grass, stalking its prey.
گربه به طور پنهانی از میان علف ها خزید، در حالی که شکار خود را تعقیب می کرد.
درخت واژگانی
surreptitiously
surreptitious
