جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Sunglasses
مثالها
He forgot to bring his sunglasses to the beach, and his eyes got sunburned.
او فراموش کرد که عینک آفتابی خود را به ساحل بیاورد، و چشمانش آفتاب سوختگی شد.
He squinted in the sun until he remembered he had his sunglasses in his bag.
او در آفتاب چشمهایش را تنگ کرد تا یادش آمد که عینک آفتابی در کیفش دارد.
درخت واژگانی
sunglasses
sun
glasses



























