جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
squeaking
مثالها
The squeaking door hinge needed oiling to stop the noise.
لولای در جیرجیرکننده نیاز به روغن کاری داشت تا صدا متوقف شود.
The squeaking wheels of the shopping cart annoyed nearby shoppers.
چرخهای جیرجیرکننده سبد خرید خریداران نزدیک را آزار داد.
درخت واژگانی
squeaking
squeak



























