جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
squared
01
مربعی, طرح مربعی
having a pattern or design consisting of squares or square-like shapes
مثالها
She wore a squared scarf with a geometric pattern of intersecting squares.
او یک شال چهارخانه با طرح هندسی مربعهای متقاطع پوشیده بود.
The squared tiles on the floor created a modern and sleek look in the kitchen.
کاشیهای مربعی روی کف، ظاهری مدرن و شیک در آشپزخانه ایجاد کردند.
02
مربع, به توان دو رسیده
(of a number) having been multiplied by itself
مثالها
Add these squared numbers together, divide by the number of measurements, and then take the square root of the answer.
این اعداد مربع را با هم جمع کنید، بر تعداد اندازهگیریها تقسیم کنید و سپس جذر پاسخ را بگیرید.
The area of a square is found by multiplying the length of one side by itself, resulting in a squared value.
مساحت یک مربع با ضرب طول یک ضلع در خودش به دست میآید که نتیجه آن یک مقدار مربع است.
03
مربع, به توان دو
indicating a measurement that represents area, calculated as the product of a linear unit multiplied by itself, forming a square shape
مثالها
The warehouse spans 5,000 feet squared, providing plenty of storage space.
انبار 5000 فوت مربع مساحت دارد و فضای ذخیرهسازی زیادی فراهم میکند.
The density of the city is 300 people per mile squared, indicating high population concentration.
تراکم جمعیت شهر 300 نفر در مایل مربع است که نشان دهنده تمرکز بالای جمعیت است.
درخت واژگانی
squared
square
